بسم الله الرحمن الرحیم


با توجه به اهمیت نماد و توانایی فراوان آن در انتقال فرهنگ ، تلاش برای اظهار و ابراز شعایر ، بزرگداشت آنها ، محافظت از آنها و ایجاد و ابداع نمادهای نوین یا تکمیل نمادهای موجود ، یک ضرورت است . " محافظت از نماد " نیز ، هم به معنای باقی نگاه داشتن ظاهر نماد و حضور مستمر آن در صحنه ی اجتماعی ، و هم به معنای جلوگیری از تحریف آن و حفظ رابطه ی نماد با معناست .


و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب ( حج ، 36 )

بزرگ داشت شایر الهی نشانه ی تقوای قلب است .


یا ایها الذین آمنوا لا تحلوا شعایر الله ( مائده ، 2 )

ای اهل ایمان ! حرمت شعایر الهی را نگاه دارید .


امام سجاد علیه السلام که مجسمه ی مهابت و وقار است ، از نماد گریه و اشک برای ابقای حرکت کربلا بهره گرفته است . اساساً مراسم سوگواری امام حسین علیه السلام  ،  موجب انتقال فرهنگ عاشورا به نسل های پیوسته ی تاریخ است . تشییع پیکر شهدا که پس از سال ها در مناطق جنگی کشف می شدند و نیز تدفین آنها در میان جامعه ، نه خارج از شهر و دور از چشم ها ، عطر فرهنگ شهادت طلبی را در کشور ما زنده و پایدار کرده است . نام گذاری سال ها ، ماه ها و روزها که موجب تذکر مجدد ارزش ها می شود ، بهانه کردن زمان و خلق نماد است . حضور رهبر انقلاب در مراسم تشییع پیکر شهدا و بوسیدن تابوت شهید ، ارج نهادن به مقام شهید و تعظیم شعایر است .


بسیاری از شخصیت ها ، تبدیل به نماد " فضیلت هایی " شده اند که در طول حیات خود با مجاهدت به دست آورده اند . تجلیل از آنها ، بزرگداشت آن مجاهدت و احیای آن فضیلت هاست .


از طرف دیگر ، وظیفه ی موضع گیری در مقابل سنت های باطل و اندیشه های  نادرست ، مقتضی از بین بردن ، تحقیر یا تحریف نشانه های آن است . توصیه  به از بین بردن هیاکل عبادت مثل بت و صلیب ، اقدام حضرت موسی علیه السلام در به آتش کشیدن گوساله ی سامری و به دریا ریختن خاکستر آن و سوزاندن مسجد ضرار توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، نمونه هایی از این موارد است .


کمترین موضعی که درباره ی این قبیل شعایر می توان به کار گرفت ، عدم استفاده و تر.ک آن است که به مرور زمان به مرگ آن می انجامد . الباطل یموت بترک ذکره .


استفاده از نمادهایی که متعلق به فرهنگ باطل است ، تبلیغ و تقویت آن فرهنگ و اعلام حیات و حضور  آن در جامعه است . ما با این نمادها عضویت خود را در آن اندیشه و وفاداری خود را به آن اعلام می داریم و سیاهی لشکر آن شمرده می شویم .


من تشبه بقوم فهو منهم ؛


هر کس به گروهی شبیه گردد ، از آنهاست .


بهره گرفتن از نماد ، " پذیرش " آن و " ابراز مهر " به اوست و این نتیجه ی تولی است :


و من یتولهم منکم فانه منهم ؛ هر کس از شما که تحت ولایت آنها رود ، از آنهاست .


پیامبر  اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امت خود سفارش می فرمودند :


ولا تشبهوا بالیهود ؛


ظاهر خود را به مانند قوم یهود مگردانید . ( جهت اطلاعات بیشتر به سایت جمال مرد رجوع کنید )


به این ترتیب ، برماست که رابطه ی میان نماد های دین و معانی آن را اگر گسسته کنیم ، برقرار کنیم و اگر متزلزل گشته ، محکم گردانیم و باید بدانیم که دینداران بی تعهد ، بیش از دشمنان متعهد می توانند در تغییر و تحریف نمادهای دین تاثیر داشته باشند .


در شرایطی که گنبد و گلدسته ی مساجد ، لابه لای برج های سر به فلک کشیده گم می شوند و هر آنچه انسان را به یاد خدا و معنویت و ابدیت می اندازد ، کم فروغ می گردد و اطراف ما را مظاهر لذایذ مادی و دنیاطلبی فرا می گیرد و ابزارهای لهو و لعب و سرگرمی های غفلت زا فراوان می شود ، بهترین خدمت ، تذکر حقیقت و تداعی ارزشها و فضیلت هاست ؛ احیای نمادها و بلند کردن صداهایی که در میان این همه هیاهوی خاموش ، دعوت انبیاء ر تداعی می کند و پژواک پیام صالحان باشد .


اگر ما از سر ضعف یا جهل ، مظاهر فرهنگ و اصالت خود را پنهان کنیم ، نسل آینده ی ما که در هزاران پیام پنهان و آشکار قرار دارد ، از دینداری خجالت خواهد کشید و از عمل به وظایف شرعی احساس حقارت خواهد کرد و آن گاه ، نماز خواندن ، صدقه دادن ، بسم الله گفتن ، امر به معروف ، نهی از منکر ، اذان ، سلام ، چادر مشکی ، عزاداری و ... ، پدیده ای شبیه کالای قاچاق و به تدریج دستخوش فراموشی خواهد شد .


لازم است این نکته نیز به صراحت گوشزد شود که تاکیر بر اهمیت نماد ، هرگز به معنای غفلت از روح و معنای آن نیست ؛ بلکه اهمیت نشانه ها ، در پرتو اهمیت محتوا و مرهون واقعیت معناست . نماد ، نماد است و واقع ، واقع است ، و نباید جایگاه هیچ یک تغییر کند ؛ نه می توان نماد را واقع فرض کرد و نه می توان بدون نماد به واقع رسید . گروهی .که نماد را واقع می گیرند و به آن توجه مستقل می کنند ، از عمق و محتوای آن محروم می مانند . گروهی هم که به معنا توجه دارند ، ولی به نماد اهمیت نمی دهند ، راهی به سوی معنا نمی یابند .